اهمیت توجه به مشکلات نوجوانی
با توجه به ویژگیهای خاص نوجوانی ، این دوران با مشکلات خاص خود نیز مواجه است. برخی از این مشکلات شیوع بیشتری داشته و گاه نیازمند مداخله کمتری هستند، اما برخی دیگر در حد یک ناسازگاری ، یک بیماری و یا اختلال روانی اجتماعی قابل توجه بوده و نیازمند اقدامات مداخلهگرانه هستند. فراهم نبودن شرائط تربیتی مناسب ، عدم آشنائی اولیا و مربیان با نیازها و ویژگیهای نوجوان و کودکی مشکلدار علل اساسی بوجود آمدن مشکلات دوران نوجوانی هستند.
با توجه به اینکه این دوره نیز اهمیت شایان توجهی در زندگی آینده و بزرگسالی فرد دارد و بسیاری از انتخابها و تصمیمها در این دوران انجام میشوند، پیشگیری از بروز مشکلات و درمان آنها به توجه و تاکید فراوانی نیاز دارد. شناخت این مشکلات شاید بعد از شناخت ویژگیها و نیازهای مرحله نوجوانی اولین گام موثر در کمک به نوجوان برای داشتن یک مرحله رشدی سالم میباشد.
مهمترین مشکلات نوجوانی
افت تحصیلی
شاید بیش از همه مراحل دیگر در این مرحله افت تحصیلی مشاهده گردد. مسئولین مدارس راهنمایی تحصیلی و والدینی که فرزندانی در مقاطع راهنمایی دارند که با آغاز بلوغ و نوجوانی و تغییرات آن همراه است، معمولا چنین افتی را گزارش میکنند. هرچند شدت و ضعف افت تحصیلی در دانش آموزان مختلف متفاوت است، اما به هر حال و با توجه به فراوانی آن در این دوران
نیاز به توجه ویژه دارد.
خودارضایی شیوع بیشتری به ویژه در بین پسران داد که با کاربرد روشهای مناسب پیشگیرانه و رعایت آنها و استفاده از راهبردهای لازم (بعد از ابتلا به انحراف) قابل حل خواهد بود. به دنبال غلیان هیجانات و عواطف در این دوران از یک طرف و تحولات جنسی از سوی دیگر گرایش به برقراری روابط دوستی با جنس مخالف شیوع فراوانی مییابد. ارائه شناخت و آگاهیهای لازم به نوجوان در خصوص کنترل عواطف و هیجانات خود و جهتدهی سالم مفید خواهد بود. با اینکه در بروز انحرافات اجتماعی عوامل مختلفی دخالت دارند، اما شرائط ویژه دوران نوجوانی مثل تمایل به توجه طلبی و استقلال شخصی ، تمایل به عضویت در گروهها و ... باعث میشود که دوره مستعدی برای راه اندازی این انحرافات باشد. این انحرافات به صورت فرار از خانه ، انواع بزهکاری مثل دزدی ، اعتیاد و ... دییده میشود که اکثر این انحرافات در گروه اتفاق میافتد. در نوجوانی مساله بیماری روانی در آسیب شناسی نوجوانی حائز اهمیت زیادی است. مهمترین اختلالات روانی رایج عبارتند از:
انحرافت جنسی
با توجه به ویژگیهای بلوغ جنسی در این دوران مشکلاتی از این قبیل میتواند اتفاق بیافتد. در بین انواع انحرافات جنسی ،
دوستی با جنس مخالف
انحرافات اجتماعی
اختلالات روانی در نوجوانی
1. واکنشهای سازگاری
2. روان رنجوری ، شامل انواع اختلالات خلقی ، مثل افسردگی ، اضطراب 3. اختلالات روان _ فیزیولوژیک ، مثل بیاشتهایی روانی 4. اختلالات شخصیت ، مثل اختلال شخصیت هیستریک 5. اختلالات سایکوتیک که اسکیزوفرنی عمومیترین آنهاست.
از میان اختلالات روانی انواع افسردگی و اضطراب فراوانی بیشتری دارد. در صورتی که اطرافیان شناخت کافی از نوجوان داشته
باشند و به موقع علائم او را تشخیص دهند، با انواع روان درمانی قابل درمان خواهند بود.
دوران باید مورد توجه قرار گیرد. عوامل مختلفی چون عوامل ارثی ، طرح و ساختمان بدنی ، نوع تغذیه و سلامت جهانی ، مسائل فرهنگی از عواملی هستند که در بروز بلوغ زودرس و دیررس دخیل هستند. بلوغ چه به صورت زودرس اتفاق بیافتد و چه با تاخیر همراه باشد، نگرانیها و مشکلاتی را برای نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم برای دختر و هم برای پسر وجود دارد، اما بلوغ زودرس اغلب برای دختران و بلوغ دیررس برای پسران مشکل آفرینتر است (تاثیر بلوغ در رفتار نوجوانان). آنچه بیش از همه حائز اهمیت است، توجه والدین و مربیان به شناخت ویژگیها و نیازهای مرحله نوجوانی است. این آشنائی و آگاهی از شیوههای برخورد با ویژگیهای این دوره ، در گام از بروز مشکلات خاص این دوره جلوگیری خواهد کرد، یا حداقل شدت آن را تخفیف خواهد داد. در بروز مشکلات و مسائل آنچه مورد بررسی و درمان قرار میگیرد، تنها نوجوان و مسائل او نخواهد بود. هرچند اساس درمان را رفتارها و شرائط نوجوان تشکیل میدهد، اما شیوههای درمانی عمدتا به صورت گستردهتری معطوف به اطرافیان نوجوان ، خانواده و دوستان و در سطح وسیعتر و به صورت برنامهریزیهای کلان جامعه خواهد بود. آشناسازی خانواده و دیگر دوستان و آشنایان در طرح ریزی برنامهای برای برخورد با نوجوان برای حل مسائل خفیفتری چون
خودکشی
معمولا پدیده خودکشی با سایر مشکلات دیگر مثل افسردگی ، اعتیاد و ... همراه است. در هر حال تمایل به خودکشی در این
بلوغ زودرس و دیررس
شیوههای برخورد با مشکلات دوران نوجوانی
ناسازگاریهای سطحی در بافت خانواده ، پرخاشگری ، استقلال طلبی شدید ، نوجوئی شدید ، با توجه به شیوههای مناسب
تربیتی کافی خواهد بود. در حالی که در مورد مشکلات خاصتری چون اختلالات روانی این دوران مثل بیاشتهایی روانی که با
تمایل شدید به کاهش وزن همراه است، از شیوههای اختصاصیتری چون روان درمانی و ... استفاده میشود. در رابطه با
مسائل اجتماعی چون بزهکاری ، نهادهای اجتماعی دیگری چون کانونهای اصلاح و تربیت ، مدرسه و ... درگیر هستند.
ذوالقرنین قرآن همان کوروش کبیر است؟
ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.عرب از آن به دو شاخ آفتاب ...
کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است.
ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است. عرب از آن به دو شاخ آفتاب تعبیر نموده است و بعضی میگویند که در دو طرف سر وی برآمدگی مخصوصی بوده و سرانجام عده ای بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بوده است.
اما قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی از آهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان میسازد.
به طور کلی سه نظریه در مورد این شخص وجود دارد. در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین مینامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب "دار الشفاء" خود بیان نموده است. دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب "تاریخ سیره" و ابوریحان بیرونی در "الاثار الباقیه" که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن میدانستند. در نهایت سومین و معتبرترین نظریه مربوط میشود به ابوالکلام آزاد، وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب "ذوالقرنین" که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.
اکنون می توان گفت همهی کارشناسان و مورخان اطمینان دارند که ذوالقرنین همان کوروش است.
برخی با غرض یا به اشتباه اسکندر گجستیک را ذوالقرنین میدانند اما این معنی با کلام قرآن سازش ندارد. چون نخست قرآن میگوید ذوالقرنین مؤمن به خدا و روز قیامت بوده است و دین او دین توحید بوده است؛ ولی ما میدانیم که اسکندر مشرک بوده و در تاریخ آمده است که ذبیحه خود را برای ستاره مشتری ذبح نموده است.
و دوم قرآن ذوالقرنین را مرد صالح از عباد خدا و صاحب عدل و رفق میشمارد؛ و تاریخ برای إسکندر خلاف آنرا بیان میکند.
سوم اینکه در هیچیک از تاریخ ها نیامده است که اسکندر مقدونی سدّ یأجوج و مأجوج را بنا کرده باشد. به هر حال از ذوالقرنین در قرآن به عنوان شخصیتی دادگستر و بشردوست یاد شده است. و در تمام نوشته هایی که از زمان باستان چه در کتابهای دینی چه کتابهای غیر دینی آمده کوروش را فردی دادگستر و بشر دوست و کسی که اولین بیانیه حقوق بشر را اجرا کرده است و کتیبه اش هنوز موجود میباشد، ذکر شده است.
توضیح آیات قرآن
«و یسئلونک عن ذى القرنین قل ساتلوا علیکم منه ذکرا»
و از تو اى پیامبر درباره ذو القرنین سؤال مىکنند، در پاسخ ایشان بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو مىکنم.
«انا مکنا له فى الارض و اتیناه من کل شىء سببا» ما او را در روى زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم.
سفر به مغرب:
«فاتبع سببا» ذو القرنین از این اسباب و وسایل استفاده کرد و راه سفر را در پیش گرفت.
«حتى اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فى عین حماة و وجد عندها قوما» تا به غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا چنین در نظرش مجسم شد که خورشید در چشمه یا دریایى تیره و گلآلود فرو مىرود و در آنجا مردمى را دید که مجموعهاى از انسانهاى نیک و بد بودند.
«قلنا یا ذا القرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا» گفتیم اى ذو القرنین، آیا مىخواهى بدان ایشان را مجازات کنى، یا روش نیکویى در مورد آنها انتخاب مىنمایى؟
«قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یرد الى ربه فیعذبه عذابا نکرا» ذو القرنین گفت: ما کسى را که ستم ورزیده مجازات خواهیم کرد; سپس او به سوى پروردگارش باز مىگردد و خداوند او را مجازاتى شدید خواهد نمود; یعنى ظالمان و ستمگران، هم مجازات این دنیا را مىکشند و هم عذاب آخرت را.
«واما من امن و عمل صالحا فله جزاء الحسنى وسنقول له من امرنا یسرا» و اما کسى که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نیکوتر - بیشتر از استحقاقش - خواهد داشت و ما به فرمان خود، او را به کارى آسان واخواهیم داشت.
سفر به مشرق:
ذو القرنین سفر خود را به غرب پایان داد و دوباره عزم سفر کرد; قرآن مىگوید:
«ثم اتبع سببا» سپس بار دیگر از وسایلى که در اختیار داشت استفاده کرد و به طرف مشرق حرکت نمود.
«حتى اذا بلغ مطلع الشمس وجدها تطلع على قوم لم نجعل لهم من دونها سترا»
همچنان به راه خود به طرف مشرق ادامه داد تا به صحرایى نزدیک به محل طلوع خورشید رسید. در آنجا دید که خورشید بر جمعیتى طلوع مىکند که برایشان در برابر تابش آفتاب، هیچگونه پوشش و سایبانى قرار نداده بودیم.
«کذلک و قد احطنا بما لدیه خبرا» آرى، ذو القرنین این چنین بود! و ما به خوبى از امکانات و فعالیتهاى او آگاه بودیم.
برگشت از مشرق و سفر به طرف کوههاى یاجوج و ماجوج:
«ثم اتبع سببا» باز از وسایل مهمى که در اختیار داشت استفاده کرد و به قصد سفر حرکت نمود.
«حتى اذا بلغ بین السدین وجد من دونهما قوما لا یکادون یفقهون قولا».
همچنان راه خود را ادامه داد تا به میان دو کوه رسید و در کنار آن دو کوه، قومى را یافت که هیچ سخنى را نمىفهمیدند; یعنى خیلى ساده و بسیطالفهم بودند.
«قالوا یا ذا القرنین ان یاجوج و ماجوج مفسدون فى الارض فهل نجعل لک خرجا على ان تجعل بیننا و بینهم سدا» آن گروه - وقتى ذو القرنین را با آن قدرت و توانایى دیدند - به او گفتند: اى ذو القرنین، طایفه یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد مىکنند، آیا حاضرى پولى از ما بگیرى و میان ما و آنها سدى ایجاد نمایى؟!
«قال ما مکنى فیه ربى خیر فاعینونى بقوة اجعل بینکم و بینهم ردما».
ذو القرنین در پاسخ آنان گفت: اموال و امکاناتى که پروردگارم در اختیارم گذاشته، از آنچه شما پیشنهاد مىکنید بهتر است. بنابراین من از شما اجر و مزد نمىخواهم! فقط مرا با نیروى انسانى کمک کنید تا میان شما و آنها سد محکمى ایجاد نمایم!
ساختن سد:
«اتونى زبر الحدید حتى اذا ساوى بین الصدفین قال انفخوا حتى اذا جعله نارا» در ابتداى کار سدسازى، ذو القرنین چنین دستور داد: قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و آنها را روى هم بچینید تا اینکه کاملا میان دو کوه را بپوشانند. بعد گفت: در اطراف آن آتش بیفروزید و در آن بدمید.
آنان چنین کردند تا قطعات آهن سرخ و گداخته گردید.
«قال اتونى افرغ علیه قطرا» بعد گفت: اکنون مس مذاب برایم بیاورید تا روى این بریزم!
و به این ترتیب، سدى آهنین در مقابل یاجوج و ماجوج ایجاد کرد، چنان که قرآن مىگوید:
«فما اسطاعوا ان یظهروه وما استطاعوا له نقبا» پس از آن دیگر آن گروه مفسد قادر نبودند از روى آن عبور کرده یا راه نفوذ و حفرهاى در آن ایجاد کنند.
«قال هذا رحمة من ربى.» ذو القرنین در پایان کار سد گفت: این سد خود نعمت و رحمتى از پروردگار من است!
«فاذا جاء وعد ربى جعله دکاء و کان وعد ربى حقا» گمان نکنید این یک سد جاودانى و ابدى است، بلکه آن زمان که وعده پروردگارم فرارسد، آن را در هم مىکوبد و به یک سرزمین صاف و هموار مبدل مىسازد و وعده پروردگارم حق است و تحقق خواهد یافت (وعدهاى که بر اساس آن، در آستانه رستاخیز سازمان دنیا به هم خورده و تمامى استحکامات آن فرو خواهد ریخت).
در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس العمل مردم را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد.
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد. حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ...
با وجود این هیچ کس تخته سنگ را از وسط بر نمی داشت.
نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد.
ناگهان کیسه ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود ، کیسه را باز کرد و داخل آن سکه های طلا و یک یادداشت پیدا کرد.
پادشاه در ان یادداشت نوشته بود :
"هر سد و مانعی می تواند شانسی برای تغییر زندگی انسان باشد."
آیا گمان می کنید که خوشبخت بودن آرزویی دور و دست نیافتنی است؟ آیا معتقدید که حوادث خارجی، خوشبختی را به شما هدیه می کنند؟ در این صورت ، احتمال دارد که از زندگی خود رضایت نداشته باشید. برعکس اگر گمان می کنید که خوشبختی در اندیشه و ذهن شما پنهان شده است ، فرصت برای ساختن یک زندگی مملو از شادی و رضایتمندی در پیش روی شما قرار دارد . گی ماتسون ، مشاور خانواده از رهنمودهای زیر را برای کسب رضایت از زندگی فردی و اجتماعی ارائه می دهد:
1) نعمت هایی را که خداوند به شما عطا فرموده است ، بشمارید .
حق شناسی و قدردانی لازمه خوشبختی است . پس بهتر است که هر روز برای کمترین چیزی که در اختیار دارید، سپاسگزار باشید.
2) ازخود بپرسید :" چه چیزی برای من بیشترین اهمیت را دارد؟"
سعی کنید که به ارزش های خود توجه بیشتری داشته باشید ، ( مثل جنبه اخلاقی کار خود). به ارزش هایی بها بدهید که در زندگی به کار می روند . توقعات و انتظارهای غیرقابل کنترلی را که نمی توانید بر آنها مسلط شده و آنها را عملی و قابل اجرا سازید ، برای خود ایجاد نکنید .
3) به واقعیت ها بیندیشید.
بررسی ها نشان داده است که موش های آزمایشگاهی وقتی در مسیری ناشناخته ( پازل ) به دنبال پنیر می روند، اگر فقط دوبار، با نبودن پنیر، رو به روشوند از تکرار آزمایش خود داری می کنند یا مسیر حرکت خود را تغییر می دهند، در حالی که ما انسانها، بارها و بارها به دیوارهای غیر واقعی تکیه می کنیم و راه های تکراری را می پیماییم حتی اگر " پنیری" وجود نداشته باشد!
براساس نظر متخصصان ، شادترین مردم ، کسانی هستند که امیدها و آرزوهایشان بر پایه " واقعیت " استوارست .
( کسانی که اگر جای خالی " پنیر" را ببینند مسیر خود را عوض می کنند.) پس با خود رو راست باشید و سعی کنید آنچه که دارید و آنچه را که دنبال می کنید ، واقعی باشد. درغیر این صورت به سوی یأس و ناامیدی سوق خواهید یافت .
4) از مسیری که آغاز کرده اید و به پیش می روید ، لذت ببرید.
موفقیت خود را از طریق " شایدها" و " ممکن ها" ارزیابی نکنید . بلکه درراه درست قدم بردارید تا بتوانید میزان کسب موفقیت خود را بسنجید.
5) یک فعالیت تازه را شروع کنید .
در فعالیتی که حتی ممکن است نتوانید آن را به خوبی انجام دهید، به طور منظم و با برنامه ریزی شرکت کنید. دراین صورت آنچه به دست می آورید مهارت تازه ، اعتماد به نفس بیشتر و سرگرمی است .
و آنچه از دست می دهید زمانی است که صرف شده است ( لطفاً به شماره 9 توجه کنید)
6) از وسواس بیش ازحد دوری کنید .
آیا تا به حال با فرد وسواسی ای رو به رو شده اید که خوشحال و راضی باشد؟ احتمالاً خیر، زیرا درزیر ماسک وسواس، ترس پنهان شده است . ترس از اشتباه کردن و پاسخگویی به عواقب ناشی از آن.
متخصصان معتقدند که وسواس یکی از بزرگ ترین موانع تحقق آرزوهاست .
7) مثبت فکر کنید .
مثبت فکر کردن، کلیدی است که می تواند جهانی از تغییرات را شکل بدهد. نگویید : " سعی خودم را می کنم ." بگویید: " من انجام خواهم داد.":72:
8) با آنچه که در اختیار دارید کار کنید.
حتی زمانی که اوضاع ، امیدوار کننده نیست ، بهتر است فهرستی از آنچه که در اختیار دارید تهیه کنید. مانند یک شغل ، یک دوست خوب ومهارت های اجتماعی و آنها را برای پیشرفت خود به کار ببرید .
9) توجه خود را به موضوعات بی ارزش معطوف نکنید.
اگرخود را به دست رسانه ها و آگهی ها بسپارید ، طبق آنچه که " دارید" ارزشیابی می شوید ، نه آنچه که " هستید" . این ملاک ارزشیابی ، رفته رفته جوانترها را نیز متأثر می سازد . درحالی که ارزش انسان از محیط خارج به او اضافه نمی شود، بلکه ارزش فردی انسان را ، توانایی پذیرفتن مسئولیت گزینش ها، مقابله ی اندیشمندانه با مشکلات ، شناختن اهداف و برنامه ریزی برای رسیدن به آنها و پذیرفتن مسئولیت اندیشه ها و احساسات مشخص می سازد . هندیها معتقدند که هر گزینش و انتخاب تازه ای که می کنید همانند دانه ی گیاهی است که می کارید ، گزینش شما رشد می کند و به بار می نشیند. اگر احساس " کم ارزشی " ، می کنید ، بهتراست به جای این که وسوسه شوید به خرید بروید و به آنچه که " دارید " بیفزایید ، پیاده روی کنید ، یا با یک دوست خوب به گفت و گو بنشینید .
10) با توکل به آفریننده جهان ، آرامش پیدا کنید .
همواره به یاد داشته باشید که :" یاد خدا آرامش بخش دلهاست ".
فجر انقلاب ،دمیدن خورشید استقلال و آزادی و دمیدن روز جمهوری اسلامی است.(رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای)
دهه فجر بر تمامی همکاران عزیز مبارک باد.
خدایا ،به پدر ومادر م کرامت و درود از سوی خودت را مخصوص گردان .
خدایا ، صدایم را در حضور پدر ومادرم آهسته ساز ، گفتارم را با آنان خوشایند گردان ، خلق وخویم را با آنان نرم کن .دلم را با آنان مهربان ساز ، مرا نسبت به آنان ملایم ودلسوز گردان .
خدایا ، مرا به برکت دعایی که در حق آنان می کنم بیامرز و آنان را به خاطر خوبیهایی که درباره من روا داشته اند مشمول آمرزش حتمی خویش قرار ده .
ضرب المثل ها Proverbs
وقت طلاست |
Time is gold. |
علم بی عمل مثل درخت بی ثمر است. |
Action is proper fruit of knowledge. |
خواستن، توانستن است. |
When there is a will, there is a way. |
دانایی، توانایی است. |
Knowledge is Power |
وقتی تنهاییم دنبال یک دوست می گردیم،
وقتی پیداش کردیم دنبال عیب هاش می گردیم
وقتی از دستش دادیم دنبال خاطره هاش می گردیم…
و باز تنهاییم …
شناخت استعدادها و علایق از شناخت خود انسان ناشی میشود.
شاید این حدیث را شنیده باشید که "من عرف نفسه فقد عرف ربه" هرکس که خودش را شناخت پس به تحقیق که خدای خود را نیز شناخته است.
برای پیدا کردن علایق و استعدادهایتان؛باید:
1. تجربه نوشتن را داشته باشید.
این نوشتن ممکن است شامل شرح حال، خاطرات، داستان و... باشد. خلاصه اینکه شما به هرحال بنویسید. نوشتن انسان را در شناخت هرچه بیشتر و بهتر خویش کمک و یاری میرساند. سالنامه ای را تهیه کنید و هر روز سعی کنید یک صفحه از آن را پر کنید. پس از یک ماه به نوشته های روزهای اولتان برگردید و آنها را بخوانید. خودتان هم متوجه این خواهید شد که روز به روز تغییر کرده اید.
2. روی زندگانی خودتان متمرکز شوید.
هر شب قبل از خواب، ساعتی را به خودتان اختصاص دهید و به کارهای روزتان فکر کنید. ببینید چه کارهایی را انجام داده اید. تمامی آنها را روی برگه بنویسید. به کجاها رفته اید. چه مطالبی را خوانده اید و... هر شب در ساعت آخر شب این کار را انجام دهید. پس از یک هفته یک بازنگری بر روی نوشته هایتان داشته باشید. ببینید که چه کارهایی را بیشتر انجام داده اید. وقتی که با دوستانتان صحبت میکنید بیشتر مایل هستید که در چه زمینه هایی گفتگو کنید. چه مطالبی را بیشتر از رادیو و تلویزیون پیگیر هستید؟ سری به کتابخانه تان بزنید. بیشتر در چه زمینه ای کتاب میخوانید؟ به کتابفروشیهای بیرون بروید. چه کتابهایی شما را بیشتر جذب میکنند؟ هر روز، روزنامه بخرید و آن را بخوانید. چه مطالبی را دنبال میکنید و هر روز دوست دارید آنها را بخوانید و حتی کدامیک از مطالب را آرشیو میکنید؟ در چه زمینه هایی صاحبنظر هستید؟ به این معنا که خیلی خوب از پس صحبت کردن در مورد آن مطلب برمی آیید و دوستانتان شما را تحسین میکنند و یا اینکه خیلی خوب به حرفهایتان گوش فرا می دهند؟
3. به زندگی گذشته خود فکر کنید.
در چه زمینه هایی کار کرده اید و صاحب آثاری هستید. در چه زمینه هایی موفق بوده اید و احساس کرده اید که می توانید موفق باشید.
4 مدتی به کلاسهای مختلف در رشته های مختلف بروید.
کلاسهایی در زمینه های گوناگون که احساس میکنید به آن زمینه ها علاقه دارید و دوست دارید در آن حیطه ها کار کنید. ببینید کدامیک از کلاسها را بیشتر دوست دارید و دوست دارید که بیشتر و بیشتر از آنها بیاموزید. در کدامیک از آنها استعداد دارید؟ چگونه میشود فهمید که یک فرد در رشته ای بااستعداد است؟ یکی از روشهای فهمیدن آن این است که کاری را که دیگران حالا یا به سختی و یا با گذاشتن زمان زیادی میتوانند آن را انجام دهند فرد با گذاشتن زمان کمی و به خوبی از پس آن کار برآید.
5. کتاب آشنایی با رشته های مختلف دانشگاهی انتشارات سازمان سنجش را تهیه کرده و آن را مطالعه نمایید یا اینکه نگاهی گذرا به فهرست کتاب و رشته های مختلف داشته باشید و ببینید که کدامیک از رشته ها بیشتر شما را جذب میکند.
6. کمتر صحبت کنید، سعی کنید بیشتر فکر کنید.
بیشتر شنوا باشید تا گویا. در روایت از امام معصوم آمده است که" الفکر ینیر القلب؛ فکر، قلب را نورانی میکند".
در تمامی این مواردی که ذکر کردیم. شما برای هرمورد، یادداشت کنید که به چه چیزهایی علاقه مند هستید و هر کدام از علایق شما مربوط به کدام رشته دانشگاهی می باشد و سپس بر اساس نتایج این موارد، تصمیم بگیرید.
شناخت انسان از نفس خویش، علایق خویش، استعدادهای خویش و... روز به روز بهتر و بهتر میشود. معرفت انسان نسبت به خودش، جهان هستی و خدای خویش روز به روز، بیشتر و بیشتر میشود به شرط اینکه شما نیز با خودتان صداقت داشته باشید.
7- نقاط ضعف خودتان را بپذیرید.
اگر دوستانتان نقد درستی از شما کردند، ممنون آنها باشید و اشکالتان را بپذیرید و اینکه با خدای خود صادق و رو راست باشید.
و برای اینکه هر روزتان بهتر از روزهای قبل باشد، در پایان هر روز، نیم ساعتی را به خودتان اختصاص دهید و در مورد کارهای روزتان فکر کنید.
ببینید که کجاها درست عمل کرده اید و چه اشتباهاتی داشته اید؟ از اشتباهاتتان درس بگیرید و سعی کنید که دیگر آنها را تکرار نکنید و کارهای خوبتان را در روزهای بعد، بهتر و بهتر تکرار کنید.
انجام مداوم این تمرین در پایان هر روز، هم به شما کمک میکند که بهتر از روزهای قبل عمل کنید و هم شما را به شناخت از خودتان میرساند.
به حدیثی از امام صادق علیه السلام در این زمینه اشاره می کنیم که میفرمایند "هرکس که کاستی های خود را بررسی نکند پیوسته در کاستی میماند."