احساس زندگی!
احساس پشیمانی همیشگی از گذشتهها و احساس نگرانی از اتفاقات احتمالی آینده از مخربترین احساسات منفی به شمار میآید. سطح انتظار شما از زندگی راز دستیابی به سلامت روحی است. اگر آرزومند شادی، تندرستی و آرامش خاطر هستید، ذهن خود را به آن سمت متوجه کنید تا با نیروی حاصل از آن فکر زیبا، مردم، اتفاقات و اوضاع و شرایط مناسب را برای تجلی این نیکوییها به خدمت خود دعوت کنید. کسانی که به قضاوت اطرافیان گوش میدهند از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود در این زمینه، خودشان را از آرامش و صفای روح محروم میکنند. هر کس به دیگری زیان برساند، و یا ضربهای به کسی بزند بیشترین زیان را خودش خواهد دید چرا که هر کس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است. از طرفی دیگر آرامش روحی خود را نیز از دست میدهد و تمام موانعی را که در برابر دیدگانش به وجود آورده است باعث میشود که افقهای روشن آینده را خوب نبیند. احساس رشد در بین انسانها و سایر موجودات فرق بین مُرده و زنده است. پس همیشه زنده باشید و احساس سرزندگی و نشاط را در اطراف خود پخش کنید و قبل از مرگ خود نمیرید.
از مهمترین کارهایی که به عنوان یک فرد بالغ میتوانید انجام دهید، بازگشت گاه به گاه به دوران شاد و پرانرژی کودکی است. در درون همة ما گنجینة بیکرانی از عشق و شادمانی و نعمت وجود دارد که میتواند آنچه را که در آرزوی آنیم برایمان فراهم کند. هرگاه خود را مسؤول تصمیمات خود بدانید از هر جهت اختیار دنیای خود را به دست گرفتهاید. شما همیشه با خویشتن خویش تنهایید. اما تنها زمانی خود را بیکس و غریب احساس میکنید که خودتان را دوست نداشته باشید. عشق شما در قلبتان لانه دارد. این عشق از آن شماست. شما میتوانید خود را از عشق و محبت لبریز کنید و دلپذیرترین و رضایتبخشترین احساسات را در دل پرورش دهید. هنگامی که شاد و مثبت و با حوصله هستید واکنشهای شیمیایی بدن شما با زمانی که مضطرب و منفی و هراسانید به کلی فرق دارد، نحوه تفکر شما نیز به طرز چشمگیری بر ترشح غدد بدن تأثیر دارد و بر روی جسمتان نیز مؤثر است. در باطن انسان معجزههایی وصفناپذیر نهفته است. برای این که شگفتیهای دلخواه خود را در زندگی بیافرینید باید در نهفتهترین عمق وجود خود به سراغ این طلاهای ناب رفته و آنها را از معدنهای پر رمز و رازشان استخراج کنید.
موفقیت و شادمانی هر کسی در زندگی کاملاً تابع فرصتها و امکاناتی نیست که در دسترس ماست، بلکه متکی به باورهایی است که در اعماق وجود ماست و ما به آن اعتقاد داریم. اگر کارها بر وفق مرادتان نیست از خود بپرسید چه کردهام که با چنین سختی هایی روبهرو شدهام؟ چگونه باید خودم را از این تنگنا نجات دهم؟ هر رویدادی که در زندگی با آن روبهرو میشویم پیش نیاز دست یافتن به مرحله بعدی زندگی و نشان دهنده رشد است، پس خسته نشوید و مبارزه کنید. محدودیتهای ما منحصر به جسم ماست. در دنیای اندیشه و ذهن ما مانع و محدودیتی وجود ندارد. تمام اشیأ، اموال و امکانات زندگی عطایای هستی برای خدمت به شماست نه برای آن که شما در خدمت آنها باشید.
شادی این است که ...................
1-زندگی را به عنوان یک سفر هیجان انگیز تجربه کنم.
2-کارهایی را که میخواهم،شجاعانه انجام دهم حتی اگر بترسم.
3-بدانم که هرآنچه که مرا شاد می کند در درون خود دارم.
4-به جنبه های مثبتی فکر کنم که آنچه را که میخواهم یا نیاز دارم به سوی من جذب میکنند.
5-خودم ودیگران را بخاطر هر برداشت نادرستی که داشتم ببخشم.
6- بپذیرم که خوب هستم حتی زمانی که دست گلی به آب میدهم.
7-بدانم که خود من مسئول افکار ،احساسات و رفتارم هستم.
8- درک کنم آنچه مردم میگویند یا انجام میدهند بازتاب خود آنها و نه من است.
9-به معرفت درون وندای فطرتم گوش فرا دهم.
10-ذهنم را برانگیزم و از جسمم مراقبت کنم.
11-در زندگی بین تفریح و کار تعادل ایجاد کنم.
12-بدانم که هر لحظه با ارزش تمام آن چیزی است که اهمیت دارد.
13- به علایق و استعدادهایم اهمیت داده ،آنها را دوست بدارم ودنبال کنم.
14- از گذشته درس بگیرم،برای آینده هدفی را تعیین کرده وبر زمان حال تمرکز کنم.
15-اجازه دهم تمام عواطف خود را حس کرده وبا روشهای سالم آنها را ابراز کنم.
16-برای بوییدن گلها وقت بذارم.
17-حقایق زندگی خودرا با روش مناسب با دیگران در میان بگذارم.
18- بر ترسهایم غلبه کرده و تمام مشکلاتم را با راه حل از میان بر دارم.
19-تغییرات را بپذیرم و با آنها حرکت کنم.
20-بدانم موفقیت واقعی من به آن اندازه است ک به خودم و دیگران توجه دارم.
21-برای هر آنچه دارم و آن کس که هستم شاکر باشم.
22-بپذیرم که خوب هستم و لیاقت سلامت،شادی وموفق بودن را دارم.
23-بدون قیدو شرط ببخشم و بگیرم.
(م.موفقیت)
از خدا پرسید خوشبختی را کجا میتوان یافت
خدا گفت آن را در خواسته هایت جستجو کن و از من بخواه تا به تو بدهم
با خود فکر کرد و فکر کرد
اگر خانه ای بزرگ داشتم بی گمان خوشبخت بودم
خداوند به او داد
اگر پول فراوان داشتم یقینا خوشبخت ترین مردم بودم
خداوند به او داد
اگر ... اگر ... واگر
اینک همه چیز داشت اما هنوز خوشبخت نبود
از خدا پرسید حالا همه چیز دارم اما باز هم خوشبختی را نیافتم
خداوند گفت باز هم بخواه
گفت چه بخواهم هر آنچه را که هست دارم
گفت بخواه که دوست بداری
بخواه که دیگران را کمک کنی
بخواه که هر چه را داری با مردم قسمت کنی
و او دوست داشت و کمک کرد
و در کمال تعجب دید لبخندی را که بر لبها می نشیند
و نگاه های سرشار از سپاس به او لذت می بخشدرو به آسمان کرد و گفت خدایا خوشبختی اینجاست در لبخند دیگران
_______B _______ ________A_______
اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایقها میگذرد؛ و اینک از صدای نحص شلاق خزان بر پیکر آلالهها، اربعینی میگذرد و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم حاملان پیغام قاصدک های عترت و عظمت شد.
از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم که حیات اسلام مدیون رگهای پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه، قصه لبهای خونین و قرآن، قصه سیلی و صورت گلگون کودک غمگین و تمام حقیقت هایی که هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.
اربعینی با دختر کوچک حسین (ع) مهر را در آغوش گرفتیم، ناله زدیم، درد دلها گفتیم و شکوهها روانه کردیم. اربعینی از عمق جان، فریاد یا حسین کشیدیم، بر سینه زدیم و خنده را حرام کردیم.
کربلا؛ این خارستان خشک و بیآب، دریای انسانیت و کمال است، اقیانوس بی کرانهای است که در آن گوهر همه عظمتها و خوبیها به رنگ مظلومیت، یافتنی است؛ اما غواص قهار میطلبد. و هر کدام به فراخور حالمان از کربلا، محرم، عاشورا و اربعین، برداشتی داریم و بر اساس آن قضاوتی ....
در زیارت اربعین پیرامون فلسفه آن آمده است: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیرهالظلاله: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.
و شیعه همیشه و در تمامى روزهاى سوگوارى حضرت سیدالشهداء علیه السلام و از آن جمله روز اربعین آن حضرت، در زیارت و اقامه ماتم و عزادارى کوتاهى نکرده و از اینجاست که امام حسن عسکرى علیهالسلام زیارت اربعین را از علایم ایمان شمرده است.
آرى، تنها زیارت اربعین سیدالشهداء علیه السلام است که مؤمن خالص را از دیگران تمیز مىدهد، و دوستان اهل بیت علیهم السلام را از غیر آنان جدا مى کند. و مؤمن واقعى کسى است که نگذارد آثار نهضت حسین علیه السلام فراموش شود و در قدردانى و شرکت در هدف آن حضرت کوتاهى نورزد.
پیروان و دوستان امام حسین علیه السلام امیدوارند تا از این طریق مشمول این حدیث نبوى شوند که جابر بن عبدالله انصارى - از صحابه رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و نخستین زائر قبر حضرت اباعبدالله در اولین اربعین سیدالشهداء روایت کرده است: «کسى که قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و کسى که عمل قومى را دوست دارد با ایشان شریک مىباشد».
دلهایمان بیتاب سالار شهیدان، و چشمانمان بر مظلومانه ترین شهادت تاریخ همواره درخشان و بارانی باد.
به یاد کربلا دلها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است
دل هایتان بی تاب سالار شهیدان و چشمانتان بر مظلومانه ترین شهادت تاریخ همواره درخشان و بارانی باد .
درد و رنج بهترین جلوه گاه ارزش وجودی انسان است، و آنچه که اهمیت دارد نگرش فرد نسبت به رنج است و شیوه ای که این رنج را بدوش می کشد. گاهی در زندگی وضعی پیش می آید که انسان از انجام کاری محروم می شود و یا کامیاب نمی گردد، ولی چیزی که اجتناب ناپذیر و محو نشدنی است، همانا رنج است.
مرد مبتلا به افسردگی
رنج انسان شبیه عملکرد گاز است. چنانچه اگر مقدار معینی از گاز را با تلمبه وارد اتاق خالی کنیم، اتاق هرقدر هم که بزرگ باشد تلمبه اتاق را پر از گاز نخواهد کرد و آن را یکسان و بطور کامل به همه قسمت های اتاق خواهد رساند. بنابراین رنج چه کم و چه زیاد روح بشر و ضمیر آگاه او را آزار خواهد داد. از اینرو می توان گفت که میزان رنج بشر کاملا نسبی است زیرا ممکن است رویداد بسیار ناچیزی موجب بزرگترین شادمانی ها گردد. رنج ، بخش غیر قابل ریشه کن شدن زندگی است، گرچه به شکل سرنوشت و مرگ باشد. زندگی بشر بدون رنج و مرگ کامل نخواهد شد.
بنا به گفته شهید مطهری: فرق انسان با غیر انسان در این است که انسان صاحب درد است ، درد و رنج در عین اینکه انسان را ناراحت می کند موجب آگاهی و بیداری انسان میشود. هر انسانی درد و رنج مخصوص به را بدوش می کشد که ممکن است دیگری آن را احساس نکند. به همین نسبت از دیگران بیدارتر و آگاهتر است. بی دردی مساوی است با بی حسی، بی شعوری، بی ادراکی و احساس درد مساوی است با آگاهی و بیداری .
وقتی انسان پی می برد که سرنوشت او رنج بردن است ناچارست رنجش را بعنوان وظیفه، وظیفه ای استثنایی بپذیرد. ناگزیر باید این حقیقت را بپذیرد که در رنج بردن نیز ور جهان تک وتنها است. هیچکس نمی تواند او را از رنجش هایش برهاند و یا به جای او رنج برد. تنها فرصت موجود بستگی به نحوه برخورد او با مشکلات و تحمل مشقات دارد.
چگونه با رنج برخورد کنیم
در هنگام رنج تمام توجه ما فقط به موضوعی معطوف می شود که آزردگی خاطر ما را به همراه داشته است. بنابراین این موضوع را بزرگتر از آنچه که هست جلوه می دهیم .برای رهایی از این فکر کاغذی بردارید و همه برکاتی را که هنوز از آنها برخوردارید، بنویسید. با نوشتن نعمات بیشمار خداوندی، زبانمان به شکر مشغول می گردد. این تشکر از خدا اگر بصورت عادت در آید منجر به این می شود که در تمام اوقات تلخ و شیرین زندگیمان علاوه بر حس ستایش، نردبانی از آگاهی برای خود می سازیم که ما را به قله آرامش رهنمون خواهد کرد.
در هر وضعی که باشید و گرفتار هر رنجی که باشید خدا را شکر کنید. با این کار قلبتان منبسط می شود و برای در یافت نیروهای یاری دهنده و شفابخش خدا آماده تر می شوید
چرا انسان های نیک رنج می برند؟
در حقیقت انسان های نیک رنج نمی برند. اگر انسانی نیک، گرفتار رنجی شود در واقع جایی در اعماق وجودش ناخالصی و ظلمتی وجود دارد که باید توسط رنج نازل شده، تطهیر و روشن شود. انسان نیک رنج می برد تا آن قسمت از سستی وجودش به نیکی و قدرت تبدیل شود. درست مانند طلا.
رنج برکتی است که خدا بر ما نازل می کند تا معنای رحمت بیکران خرد و عشق بی نهایتش را بر ما عیان سازد.
معاشران خود را با دقت انتخاب کنید. اگر همنشین افراد خدادوست باشید، تقدیس آنها در زندگی شما رخنه خواهد کرد و شما را سرشار از الهام، وجد و آرامش خواهد نمود
چگونه با اصول زندگی هماهنگ شویم؟
** همیشه مواظب افکارتان باشید. هرچه بیندیشید همانگونه خواهید شد، افکار پلید را از خود دور سازید. حضرت محمد ( ص) فرمودند: وسوسه مانند رهگذری از راه می رسد، بر در قلب می کوبد و عجز و لابه می کند که به عنوان میهمان به درون آید. اگر او را به درون راه دهید، سرور خانه خواهد شد.
** هر آنچه بکارید، برداشت خواهید کرد پس مراقب باشید.
** معاشران خود را با دقت انتخاب کنید. اگر همنشین افراد خدادوست باشید، تقدیس آنها در زندگی شما رخنه خواهد کرد و شما را سرشار از الهام، وجد و آرامش خواهد نمود.
** هرچه بیشتر خودتان را به خدا تسلیم کنید.
** شجاع باشید.
** تا جایی که می توانید به افراد بیشتری خوبی کنید.
امروزه یکی از شایع ترین مشکلات به ویژه در میان کودکان و زنان باردار، مشکل کم خونی است.
به اعتقاد طب سنتی، نسیم خنک (هوای پر اکسیژن) مرکب روح حیوانی است که به تمام اعضا می رود یعنی اکسیژن باید به تمام سلولها برسد تا تمام اعضا دارای روح حیوانی باشند. کسی که کم خونی دارد اغلب عضلاتش درد می کند و زود خسته می شود که علت این است که فقر آهن دارد و چون اکسیژن که به آهن یعنی جز هِمِ هموگلوبین می چسبد و به سلول داخل می شود به دلیل کمبود آهن دیگر نسیم خنک (هوای اکسیژن دار) به اعضا نمی رسد و در واقع روح حیوانی وارد آنها نمی شود و دائماً احساس خستگی می کنند.
علائم:
افراد کم خون، زود خسته می شوند، تپش قلب می گیرند، رنگشان پریده است، کم اشتها هستند، کم حوصله اند، برخی مواقع بعد از فعالیتها سر درد می گیرند و در حالت شدت کم خونی، ناخنهای قاشقی پیدا می کنند (وسط ناخن تو می رود و گود می شود).
ولی شایعترین علامت، ضعف و خستگی زودرس است.
درمان:
در طب امروزی درمان کم خونی غالباً با قرصهای شیمیایی حاوی مولکول آهن است که اگر چه مختصری هم مفید واقع شوند، ولی دارای عوارض زیادی هستند و بسیاری از افراد اصلاً نمی توانند خوردن آن را تحمل کنند ولی در منابع طب سنتی جهت درمان کم خونی تدابیر مفیدی اشاره شده است که بسیار نافع و موثر می باشند.
تذکر:
- عوارض قرص های آهن:
مصرف قرص آهن در زمان بارداری باعث ایجاد بیش فعالی در کودکان می گردد. این گونه بچه ها قابل کنترل نیستند و تا زمانی که نوزاد هستند، دائم گریه می کند و فریاد می زند و اذیت می کند و مزاحم پدر، مادر و خانواده می شوند و وقتی راه افتادند چه از لحاظ کلامی و چه از نظر فیزیکی، شروع به تخریب کردن این و آن و وسایل می کنند و حرکات ناهمگون انجام می دهند و به نوعی بچه نیمچه خل می شوند که از علت های مهم آن مصرف قرص آهن در دوران بارداری است.
بعد ازتولد نیز مصرف قطره های آهن برای کودکان باعث سیاه شدن دندانها می گرددو به کبد لطمه می زند و در سنین بالاتر مصرف دائم آن، فرد را مستعد آلزایمر میکند.
برای رفع کمبود آهن در حالت شدید، نوعی آب آهن تاب تغلیظ شده تولید و در عطاریهای مورد تایید عرضه شده است که سنتی است و در کنار رعایت تدابیر مربوط به کم خونی، به طور کامل کمبود آهن را جبران می کند و برای افرادی که کم خونی مختصری دارند و همچنین خانمهایی که کمبود آهن ندارند در دوران بارداری، می توانند ضمن رعایت تدابیر مربوطه از حسوم استفاده کنند که اخیراً تولید و در عطاریهای مورد تایید عرضه شده است، کفگیر حسوم را داخل قابلمه می گذارید تا درحین پخت غذا، باعث آزاد سازی آهن در غذا می گردد و کمبود آهن را جبران می نماید. گذاشتن طولانی مدت حسوم در ظرف پخت غذا باعث تیرگی رنگ غذا می شود که خطرناک نیست ولی فقط در صورت فقر آهن شدید این حد اشباع از آهن هفته ای یکبار توصیه می شود و در حالت سلامت، برای حفظ ذخایر آهن و جلوگیری از فقر آهن، گذاشتن 15 تا 20 دقیقه حسوم یا نعل در آب در حال جوشیدن کفایت می کند.
- حجامت در افراد کم خون:
افراد کم خون حتی کم خونی مینور می توانند حجامت نمایند ولی باید حجامت آنان سبک باشد و به اصطلاح طب قدیم یک شاخ و سبک حجامت کنند و از حجامت مکرر خودداری کنند. (مثلاً سالی دوبار می توانند حجامت سبک کنند)